English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (8753 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
On the face of it. Outwardly. U بظاهر امر ( بر حسب ظاهر )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
To appear. To reveal . U ظاهر شدن ( ظاهر کردن)
ostensibly U بظاهر
verisimilar U بظاهر درست وحقیقی
In appiarance it is a strong building. U بظاهر ساختمان محکمی است
One must not judge by appearances . U بظاهر اشخاص نباید قضاوت کرد
irish bull U بیان بظاهر موافق و درحقیقت مخالف
disjunctive U حرف عطفی که بظاهر پیوند میدهدو در معنی جدا میسازد
to the casual eye <adv.> U بر حسب ظاهر
at first glance <adv.> U بر حسب ظاهر
at face value <adv.> U بر حسب ظاهر
at first glance <adv.> U به ظاهر امر
at face value <adv.> U به ظاهر امر
to the casual eye <adv.> U به صورت ظاهر
at first glance <adv.> U به صورت ظاهر
at face value <adv.> U به صورت ظاهر
Outwardly . on the face of it. U بصورت ظاهر
to the casual eye <adv.> U به ظاهر امر
to appear before the court U در دادگاه ظاهر شدن
With her pompous ( deceptively impressive ) appearance. U با ظاهر غلط اندازش
To keep up appearances. U ظاهر را حفظ کردن ( حفظ ظاهر کردن )
He came under the guise of friend ship . U درقالب دوستی ظاهر ( وارد ) شد
Appearances are deceptive. U فریب ظاهر رانباید خورد
To appear on the scene (stage). U روی صحنه ظاهر شدن
To keep up appearances. For forms sake. U برای حفظ ظاهر( آبرو)
to turn something U تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
to haunt U به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
to walk U به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
Police are out in force. U نیروی پلیس با قدرت بزرگی ظاهر است.
A fair face may hide a foul heart. <proverb> U از ظاهر کسی نمی شود به باطنش پی پرد. [ضرب المثل]
All show and no substance. <proverb> U از ظاهر کسی نمی شود به باطنش پی پرد. [ضرب المثل]
He acquired kudos by appearing on television. U او [مرد] با ظاهر شدن در تلویزیون جلال [شهرت] به دست آورد.
burning U دوارشور کردن فرش جهت کهنه کردن ظاهر آن
nap side U خواب فرش [با انجام عمل پرداخت الیاف از قسمت گره بصورت راست و کشیده درآمده و ظاهر حقیقی فرش را بوجود می آورند.]
corn-effect U ذرتی شدن فرش که در اثر پرداخت یا قیچی کردن نامناسب بوجود می آید و پرزهای فرش همگی دارای یک ارتفاع نبوده و ظاهر پرز فرش بلند و کوتاه می شود
Recent search history Forum search
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1There are two other modeling formalisms worth highlighting in the context of LPV systems.
1ریشه لغت سرسام چیست
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com